تحریفخرافاتشبهاتمعاویه رضی الله عنهمقالاتمنابع روایی اهل سنتمنابع روایی شیعه

دفع شبهات از ابوعبدالرحمن معاویه بن ابی سفیان رضی الله عنه

شبهه اول شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
در باب خواندن نماز جمعه در چهارشنبه روایت مسعودی شیعی:

اهل تشیع وقتی می خواهند هر طور شده به اصحاب تهمت بزنند و حتی در این راه علمای خود را هم از اهل سنت جا می زنند، در حالی که مسعودی مورخ شیعی مذهب هست. (علمای اهل سنت در موردش می گویند: هو شیعی) مراجعه شود به کتب ذیل:
علامه ابن حجر در لسان المیزان درباره او می‌گوید:
«كتبه طافحة بأنه كان شیعیاً معتزلیاً»
یعنی کتاب‌های مسعودی اعتباری ندارند، او شیعی و معتزلی است.
لسان المیزان ۴/۲۵۸-۲۵۶ .
سیراعلام النبلاء ۱۰/۵۶۹
طبقات الشافعیه لامام السبکی ۳/۴۵۶
و شیخ الاسلام ابن تیمیه درباره کتاب مسعودی «مروج الذهب» می‌گوید:
«و في تاریخ الـمسعودي من الأكاذیب ما لا یحصیه إلا الله تعالى»
یعنی تاریخ مسعودی مملو از دروغ است و دروغ در آن چنان زیاد است که بجز خداوند کسی دیگر اندازه‌ی آن‌ها را نمی‌داند.
از کتب خود شیعه در مورد شیعه بودن مسعودی (کتاب أعیان الشیعه ۴۱/۱۹۸ که در زندگینامه مسعودی می آورد او از بزرگان شیعه بود و طعن و لعن و نفرینش نسبت به صحابه را هم ذکر می کند.

شبهه دوم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
لعن علی توسط معاویه رضی الله عنهما!!

شکی نیست که این روایات از اکاذیب هستند و کسانی که در سیره معاویه رضی الله عنه تحقیق کردند می دانند که اوشخصی حلیم و دانایی بوده است.
امام ابن کثیر در البدایة والنهایة در مورد لعن علی رضی الله عنه بر روی منبر و یا در قنوت می گوید:
( ولا یصح هذا )
چنین عملی صحت ندارد.
البدایه والنهایه (۷/۲۸۴
در همین کتاب عقد الفرید این روایت آمده چطور به این روایت نظر نکردید؟
متن روایت:
(أن معاویه أخذ بید الحسن بن علی فی مجلس له ، ثم قال لجلسائه: من أکرم الناس أباً و أماً و جداً و جدة؟
فقالوا : أمیر المؤمنین أعلم ..
فأخذ بید الحسن و قال: هذا أبوه علی بن أبیطالب، و أمه فاطمه بنت محمد صلى الله علیه وسلم، و جده رسول الله صلى الله علیه وسلم، و جدته خدیجه رضی الله عنها)
که معاویه دست حسن را گرفت و به مجلس خود برد سپس به حضار گفت کدام یک از طریق پدر و مادر گرامی ترین مردم هست؟
گفتند: امیرالمؤمنین داناتر است.
سپس معاویه دست حسن را گرفت و فرمود: این مرد پدرش علی و مادرش فاطمه و پدربزرگش رسول الله و مادربزرگش خدیجه است.)
چرا این روایات را نقل نمی کنید؟
آیا روا هست معاویه علی را لعن کند و بعد حسن در مجلس دشمن پدرش داخل شود؟)
اسناد این روایات لعن کردن علی همه ضعیف هست به شرح زیر:
(روی من طریق علی بن محمد و هو شیخ ابن سعد و هو المدائنی فیه ضعف. و شیخه لوط بن یحیی) أبو مخنف ) لیس بثقه متروک الحدیث و إخباری تالف لا یوثق به و عامة روایته عن الضعفاء والهلکى والمجاهیل.
انظر : السیر (۷/۳۰۲ ) والمیزان (۳/۴۱۹ ) .
وفی سندها أیضاً أبو جناب، ضعیف، راجع هذه الروایة الطویلة الملفقة في تاریخ الطبري ( ۵ / ۷۱ ).

شبهه سوم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
که گفته شده سیدنا معاویه رضی الله عنه صحابی نیست!

این ادعای پوچ و برداشت شیعه از احادیثه مکذوبه هست.
اولا: روایات زیادی در فضائل و صحابی بودن معاویه رضی الله عنه هست.
دوما: طبق سخنان بالا معاویه رضی الله عنه علی رضی الله عنه را سَب نکرده است.
سوما: معاویه رضی الله عنه با علی رضی الله عنه جنگ نمود بر اثر فتنه ای که مسلمین با آن گرفتار بودند مراجعه کنید به نهج البلاغه که علی رضی الله عنه می گوید: (اول کار ما با شامیان این بود که آنها مسلمان هستند و ما هم مسلمانیم کتاب و نبی ما یکی هست و ما در خون عثمان رضی الله عنه اختلاف کردیم).
پس معاویه رضی الله عنه حتی از طرف علی رضی الله عنه تکفیر نشده چطور شماها کاسه داغ تر از آش شده اید؟؟
خداوند می فرماید:
وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ ﴿٩﴾ حجرات
و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛

شبهه چهارم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
لعن معاویه رضی الله عنه توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم!!!

تمام روایت به این شکل هست:
حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ الْفَضْلِ الْأَسْفَاطِيُّ، ثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ، ح وَحَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ الْحُسَيْنِ الْصَّابُونِيُ التُّسْتَرِيُّ، ثَنَا عُقْبَةُ بْنُ سِنَانٍ الدَّارِعُ قَالَا: ثَنَا غَسَّانُ بْنُ مُضَرَ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ يَزِيدَ أَبِي مَسْلَمَةَ، عَنْ بِشْرِ بْنِ عَاصِمٍ اللَّيْثِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: دَخَلْتُ مَسْجِدَ الْمَدِينَةِ فَإِذَا النَّاسُ يَقُولُونَ: نَعُوذُ بِاللهِ مِنْ غَضِبِ اللهِ وَغَضِبِ رَسُولِهِ قَالَ: قُلْتُ: مَاذَا قَالُوا؟ كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَخْطُبُ عَلَى مِنْبَرِهِ فَقَامَ رَجُلٌ فَأَخَذَ بِيَدِ ابْنِهِ فَأَخْرَجَهُ مِنَ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لَعَنَ اللهُ الْقَائِدَ وَالْمَقُودَ وَيْلٌ لِهَذِهِ يَوْمًا لِهَذِهِ الْأُمَّةِ مِنْ فُلَانٍ ذِي الِاسْتَاهِ»
بشر پسر عاصم لیثی می گوید: داخل مسجد رسول الله شدم؛ دیدم که اصحاب می گویند: از خشم خدا و رسولش به خدا پناه می بریم. گفتم: چه شده است؟ گفتند: پیامبر اکرم بالای منبر خطبه می خواندند که مردی دست پسرش را گرفته و از مسجد بیرون رفتند. پس رسول خدا فرمودند:
خداوند پیش رو و دنباله رو اش را لعنت کند. وای بر این امت از فلانی درشت سرین!

وعند البزار « سفینه أن النبی – صلى الله علیه وسلم – کان جالسا فمر رجل على بعیر و بین یدیه قائد و خلفه سائق فقال لعن الله القائد والسائق و الراکب.)
بزار در مسندش از سفینه روایت کرده است که پیامبر نشسته بود و مردی شترسوار رد شد و پیشرویی در جلویش بود و دنباله روی راننده ای پشتش. پس رسول خدا فرمود: خدا لعنت کند پیش رو، راننده و راکب را!
آیا این روایت صحیح هست؟
1- رواه الطبرانی فی (المعجم الکبیر۱۷/۱۷۶) وفی السند مجاهیل یعنی در سند این حدیث نه یک مجهول بلکه چندین مجهول هست.
2- فقط هیثمی در مجمع الزوائد آورده (رجاله ثقات) و این کلام دلیل بر صحت سند روایت نیست و تنها سخن هیثمی کفایت نمی کند.
3- در هیچ روایتی نیامده که سواره معاویه رضی الله عنه بوده و پیاده ابوسفیان رضی الله عنه بوده بلکه فقط آمده لعن الله قائد و راکب الی آخر.

شبهه پنجم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
حسن بصری رحمه الله گفته که معاویه رضی الله عنه حکومت را بدون شورا بدست آورد!!!

(این ادعا از بیخ و بن باطل هست زیرا حسن رضی الله عنه از خلافت به نفع معاویه کنار رفت و سپس تمام مردم با معاویه رضی الله عنه بیعت کردند و خود حسن رضی الله عنه هم همینطور و کسی سرپیچی نکرد.
بعضی احادیث در این مورد:
(ذکر ابن سعد فی الطبقات فی القسم المفقود الذی حققه الدکتور محمد السلمی ( ۱ / ۳۱۶ – 317 ) روایه من طریق میمون بن مهران قال:
إن الحسن بن علی بن أبی طالب بایع أهل العراق بعد علي على بیعتین، بایعهم على الإماره، وبایعهم على أن یدخلوا فیما دخل فیه، ویرضوا بما رضی به . قال المحقق إسناده حسن .
( حسن بن علی بعد از علی بن ابیطالب رضی الله عنهما دو بیعت با اهل عراق داشتند یکبار برای امارت بیعت کردند و  بار دوم اینکه در تمام اموری که او در آن داخل شود و راضی شود آنها داخل شوند و راضی شوند).
روایت دوم از بخاری:
(أخرج البخاری فی صحیحه ( ۵ / ۳۶۱ ) من طریق أبی بکره رضی الله عنه قال :
عَن أبي بكرَة قَالَ رَأَيْت رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم على الْمِنْبَر وَالْحسن بن عَليّ إِلَى جنبه وَهُوَ يقبل على النَّاس مرّة وَعَلِيهِ أُخْرَى وَيَقُول: ( إِن ابْني هَذَا سيد وَلَعَلَّ الله أَن يصلح بِهِ بَين فئتين عظيمتين من الْمُسلمين)
(ابی بکره رضی الله تعالی عنه می گوید رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم بر روی منبر و حسن رضی الله عنه در کنارش که پیامبر دست بر شانه حسن گذاشت و گفت این پسر من آقا هست و خداوند به وسیله او بین دو طائفه بزرگ مسلمین صلح ایجاد می کند).
و هیتمی تعلیقی بر این حدیث دارد که (بعد از اینکه سیدنا حسن رضی الله عنه برای معاویه رضی الله عنه از خلافت کنار رفت همگی با معاویه رضی الله عنه بیعت کردند و آن سال را عام الجماعه نام گذاشتند). تطهیر الجنان ( ص ۱۹ ، ۲۱ – 22 ، ۴۹ ) .
ودر روایات دیگر معاویه رضی الله عنه به مدینه آمد  وحسن و حسین رضی الله عنهما و بقیه مردم با او در مسجد بیعت کردند.
نگاه کنید به . المعرفه و التاریخ (۳/۴۱۲) و دلائل النبوه (۶/۴۴۴-۴۴۵)

شبهه ششم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
اینکه یزید بن معاویه حریر می پوشید میمون بازی می کرد و دائم الخمر بود!!!

این اباطیل در این کتب بیان شده. اکثرا کتاب الإمامة و السیاسة المنحول لابن قتیبة (۱/۱۶۳) و تاریخ الیعقوبي (۲/۲۲۰) و کتاب الفتوح لابن أعثم الکوفي (۵/۱۷) و مروج الذهب للمسعودي (۳/۷۷) و انظر حول هذه الافتراءات کتاب: صورة یزید بن معاویة فی الروایات الأدبیة فریال بنت عبد الله (ص۸۶-۱۲۲)
اما بعضی از روایات تاریخی صحیح در مورد تربیت یزید توسط پدرش:
در کتاب تاریخ دمشق لابن عساکر – تراجم النساء – (ص۳۹۷ – ۴۰۱) ذکر می کند که معاویه رضی الله عنه پسرش را تربیت می کرد و او را به سوارکاری و تیراندازی و یادگیری آنها تشویق می کرد و می دانیم که معاویه رضی الله عنه از راویان حدیث هست و یزید هم از پدرش روایت ها را می شنید و یاد می گرفت و نقل می کرد احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را مانند این احادیث:
(مَنْ يُرِدْ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ).
هر کس که خداوند در حق او اراده ي خير نمايد، به وي فهم دين نصيب خواهد کرد.)
و احادیث در مورد وضوء در تهذیب التهذیب لابن حجر (۱۰/۲۰۷ و البدایة و النهایة لإبن کثیر (۸/۲۲۶-۲۲۷)
و همینطور روایت دیگری که ابن کثیر در البدایه از طریق عبد الله بن مطیع روایت می کند که بعضی از اهل مدینه نزد محمد حنفیه آمدند و خواستند که بپا خیزند و یزید را خلع کنند و می گفتند که او دائم الخمر هست تارک الصلاة و غیره.
محمد حنفیه گفت: اینطور که شما می گویید نیست. من خودم او را ملاقات کردم اهل نماز بود و اهل علم و از فقه و سنت هم اطلاع داشت).
البدایة و النهایة (۸/۲۳۳) و تاریخ الإسلام – حوادث سنه ۶۱-۸۰هـ – (ص۲۷۴) و حسن محمد الشیبانی إسناده ، المعارضة من خلافة یزید بن معاویة (ص۳۸۴)
و او اولین کسی بود که به همراه صحابه مانند عبد الله بن عباس و أبو أیوب الأنصاری، حسین بن علی و عبدالله بن عمر رضی الله عنهم برای فتح قسطنطنیه رفتند.
و پیامبر در این مورد می فرماید:
(قَالَ النَّبِيُّ – صلى الله عليه وآله وسلم -: «أَوَّلُ جَيْشٍ مِنْ أُمَّتِي يَغْزُونَ مَدِينَةَ قَيْصَرَ مَغْفُورٌ لَهُمْ»
يعني:
پيامبر اکرم – صلى الله عليه وسلم – فرمود: “نخستين لشكر امت من كه به شهر (قسطنطنيه) حمله مي کند، بخشيده مي شود”.
البخاری مع الفتح (۶/۱۲۰)

شبهه هفتم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
شبهه در مورد اینکه زياد بن سميه را برادر خود خواند در حالی که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده زياد بن سميه از رابطه نا مشروع است!!!

اولا: همین زياد بن سميه کسی که شما ولد الزنا می خوانیدش از فرماندهان علی رضی الله عنه می باشد مراجعه کنید به نهج البلاغه.
دوما: سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد زياد بن سمية نیست بلکه حدیث به این صورت هست:
( أخرجه أبو داود بإسناده قَالَ: قَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ فُلَانًا ابْنِي عَاهَرْتُ بِأُمِّهِ فِي الْجَاهِلِيَّةِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:
«لَا دَعْوَةَ فِي الْإِسْلَامِ، ذَهَبَ أَمْرُ الْجَاهِلِيَّةِ، الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَلِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ» . صحیح سنن أبی داود ( ۲ / ۴۳۰ )
ابوداود از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت کرده است که گفت: مردي در محضر پيامبر -صلى الله عليه وسلم- برخاست و گفت: يا رسول الله؛ فلان شخص پسر من است! من در جاهليت با مادرش رابطة جنسی داشته ام! رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمود:
«در اسلام اين نوع انتساب وجود ندارد! دوران جاهليت سپري شده است! فرزند از آن بستر است، و زناکار را جز سنگ نصيبي نيست!»
وهمینطور ادعای اینکه معاویه رضی الله عنه زياد بن سميه را برادرش می خوانده سند صحیح ندارد اتفاقاً معاویه رضی الله عنه خودش یکی از راویان حدیثی هست که ابی داوود آورده است.

پاسخ در مورد حجر بن عدی و یارانش:
حجر بن عدی مردم را بر علیه معاویه رضی الله عنه تحریک می کرد در میان خطبه های جمعه از میان مردم بر می خواست و اتحاد مردم را بهم می زد و باعث فتنه در بین مردم می شد و اصلاً قتل ابن عدی ربطی به علی و خلافت او ندارد همانطور که روایت های شیعه اینطور ادعا دارند. وحجر بن عدی کارهایش باعث فتنه و بر هم ریختن صفوف مسلمین می شد .
وپیامبر در این مورد می فرماید:
(مَن اَتَاکُمْ وَاَمْرُکُمْ جَمِیعٌ علی رَجُلٍ وَاحِدٍ یُرِیدُ اَنْ یَشُقَّ عَصَاکُمْ او یُفَرِّقَ جَمَاعَتَکُمْ فَاقْتُلُوهُ) . صحیح مسلم بشرح النووی (۱۲ / ۲۴۲ )
اگر متحد باشید در تمام امور و فقط یک نفر می خواهد عصایتان را بشکند یا اتحادتان را بر هم بریزد بکشیدش.
و می فرماید علیه الصلاة و السلام:
(إِنَّهَا سَتَكُونُ هَنَاتٌ وَهَنَاتٌ ، فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يُفَرِّقَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ ، وَهُمْ جَمِيعٌ فَاضْرِبُوا رَأْسَهُ بِالسَّيْفِ كَائِنًا مَنْ كَانَ ).
صحیح مسلم بشرح النووی ( ۱۲ / ۲۴۱ ).
بدرستیکه فتنه های بیشماری در آینده رخ خواهد داد، پس هر کس که خواست در بین امت تفرقه ایجاد کند و شما متفق بودید گردنش را با شمشیر بزنید هر کس می خواهد باشد، باشد.

شبهه هشتم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
سَم دادن معاویه رضی الله عنه به امام حسن رضی الله عنه!!!
و اما اینکه معاویه رضی الله عنه و در بعضی روایات یزید بن معاویه به امام حسن سم داد اصلاً یک روایت صحیح در این مورد نیست و ابن سعد هم در قسمت (المفقود) روایت کرده است.
امام ابن تیمیه در منهاج می فرماید:
حتی یک روایت صحیح یا نقلی صحیح در این مورد نداریم.( ۴ / ۴۶۹)
امام ذهبی می فرماید:
قلت : هذا شیء لا یصح فمن الذی اطلع علیه.
اصلا این مسئله صحت ندارد برای کسی که از آن اطلاع دارد. تاریخ الإسلام ( عهد معاویه ) ( ص ۴۰ )
قال ابن کثیر رحمه الله:
و روى بعضهم أن یزید بن معاویه بعث إلى جعده بنت الأشعث أن سُمّی الحسن و أنا أتزوجك بعده، ففعلت ، فلما مات الحسن بعثت إلیه فقال: إنا والله لم نرضك للحسن أفنرضاك لأنفسنا؟
و عندی أن هذا لیس بصحیح.
یزید بن معاویه سمّی را برای جعده دختر اشعث فرستاد و به او وعده داد که اگر امام حسن (علیه السلام) را به شهادت برسانی، تو را به ازدواج خودم در می آورم. جعده نیز دستور را اجرا کرد. وقتی امام حسن را به شهادت رساند،مالی برایش فرستاد و گفت: بخدا تو را برای حسن نمی خواستیم حالا چگونه برای خودمان بخواهیم. سپس همانطور که می بینید ابن کثیر هم می گوید این روایت صحت ندارد).
البدایة و النهایة ( ۸ / ۴۳ )
ابن خلدون می گوید (این داستان از روایات تشیع هست).
( ۲ / ۶۴۹ ) تاریخ ابن خلدون

شبهه نهم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
کشته شدن عمار در صفین
 اما کشته شدن عمار در صفین مراجعه شود به شرح العسقلانی وغیره که ثابت می کنند قاتلان عمار خوارج بودند که فتنه را شروع کردند نه شخص معاویه رضی الله عنه و چطور معاویه رضی الله عنه یاغی و کافر هست در حالی که علی در موردش می گوید:

(وَ الظَّاهِرُ أَنَّ رَبَّنَا وَاحِدٌ وَ نَبِیَّنَا وَاحِدٌ وَ دَعْوَتَنَا فِی الْإِسْلَامِ وَاحِدَهٌ وَ لَا نَسْتَزِیدُهُمْ فِی الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ التَّصْدِیقِ بِرَسُولِهِ وَ لَا یَسْتَزِیدُونَنَا الْأَمْرُ وَاحِدٌ إِلَّا مَا اخْتَلَفْنَا فِیهِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ نَحْنُ مِنْهُ بَرَاءٌ).نهج البلاغه(ج۳ ص۶۴۸)
ظاهر حال این بود که پروردگار و معبود ما یکى است و پیغمبر ما یکى است، و در دعوت بمسلمانى هم آهنگیم، و ما از آنها در ایمان بخدا و تصدیق بفرستاده او فزونى نخواستیم، و آنها هم در این باره از ما فزونى نخواستند، و وضع ما در همه جهت یکى بود و فقط مورد اختلاف خونخواهى براى عثمان(رضی الله عنه) بود.

شبهه دهم شیعیان در مورد معاویه رضی الله عنه:
معاویه قصد دفن نام رسول الله صلی الله علیه وسلم را داشته است!!!
و این که ادعا می کنند معاویه رضی الله عنه قصد دفن نام رسول الله صلی الله علیه وسلم را داشته باطل هست به دلایل زیر:
اولا: اینکه معاویه رضی الله عنه خود صاحب فتوحات اسلامی بسیار هست و توسط او گروه عظیمی از کفار داخل اسلام شدند.
دوما: در لشکر کشی هایش اکابر صحابه رضی الله عنهم شرکت می کردند.
سوما: حسن رضی الله عنه با معاویه رضی الله عنه بیعت کرد. آیا باکسی بیعت می کند که قصد دفن نام جدش را دارد؟
چهارما: حسین رضی الله عنه بر یزید خروج کرد ولی چطور نه حسن رضی الله عنه و نه حسین رضی الله عنه اگر معاویه رضی الله عنه قصد دفن نام رسول الله صلی الله علیه وسلم را داشته بر او خروج نکردند؟!؟!؟!؟

ولله الحمد و المنة

طلحه/ب.ع

تگ‌ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن