بعضی از ایرادهای مهم ما بر قانون صیغه!

اول: اینکه خلاف فطرت است:
شیعه خودش از قانون صیغه تنفر دارد. اگر به آنها بگویی دخترت را برای صیغه به من بده به تو پرخاش خواهند کرد حتی که کار را به زد و خورد می کشانند!
بارها شنیده ایم، معلم تعلیمات دینی سر کلاس درس، با حرارت از قانون صیغه دفاع می کند و ناگهان یک دانش آموز متهور می گوید آقا من مجردم و جوان، شما هم دختر دارید صیغه هم ثواب داره به من می دهید؟
معلم از غضب منفجر می شود و این مدافع قانون، نه دخترش را برای صیغه شدن به او می دهد نه به هیچکس دیگر، پس خلاف فطرت است.

دوم: صیغه، قانون قرآن را ملغی می کند:
الله به مردها در قرآن اجازه داده فقط  ۴ تا زن بگیرند.
اما متعه این قانون الهی را ملغی می کند و به مرد اجازه می دهد تا ۹۰۰ زن و بیشتر بگیرد!
طرفداران متعه می گویند: اما این موقت است آن دائم!
در جواب می گویم که: ازدواج موقت می تواند یک از دواج دائمی باشد بلکه حتی فراتر از ازدواج دائمی باشد. زمان زندگی مشترک زن و مرد در عقد دائم ۵۰ سال تقریباً طول می کشد و بعد یکی می میرد اما شما میتوانی زنی را صیغه کنی و مدت صیغه را، ۹۹ سال قرار دهی، پس دائمی شد! عملا دائمی شد!!
خلاصه اگر قانون صیغه الهی باشد پس الله آیه سوم از سوره نساء « فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ» که مرد را محدود می کند به ازدواج حداکثر ۴ زن، به عبث و بیهوده نازل کرده اما چون قرآن عبث نیست، پس ناچاریم نتیجه بگیریم که قانون متعه پوچ و بیهوده و در تضاد با این آیه قرآن است.

سوم: به ضرر دختران پاکدامن است:
همه ما دخترانی را می شناسیم که از زیبایی بی بهره نیستند؛ مؤدب و تحصیل کرده اند دیندار و از خانواده ای محترمند و ناز دانه و دردانه و عزیز پدر و مادر…….. اما با این وجود شوهر نمی یابند!!!
برخلاف تصور عموم، خود این دختران بی گناه اند و عیب شوهر نیابی آنها متوجه مردان لا ابالی است که عروسی نمی کنند یا دیر عروسی می کنند یا اصلا مرد کم است در جنگ ها مُردند یا مهاجر شدند و ………..
و الله برای تشویق این مردان بی مسئولیت به عروسی، آنها را تحت فشار میل جنسی قرار می دهد.
اما زن صیغه ای از این فشار می کاهد و هر چیز را خراب می کند.
زن صیغه شونده! با سرویس دهی به چند مرد در طول سال ( تقریبآ ۶ مرد ) حق ۶ دختر را می خورد!
درست مثل دانشجویان کوشایی که نمی توانند از سد کنکور رد شوند. خب صندلی کم است تقصیر آنها چیست؟
حالا در این گیر و دار یک قانونی هم وضع شود ( قانون متعه) که بعضی ها حق دارند ۶ صندلی را متصرف شوند و هر دو ماه بطور موقت سر یکی بنشینند و بعد بروند در صندلی دیگری بنشینند این که حق تلفی شد!
پس ما با قانون متعه مخالفیم چون در این قحط الرجال، زنانی را چند شوهره می کند و حق دختران پایمال می شود.

چهارم: بیماری های جنسی را گسترش می دهد:
در اعتراض ۳ گفتیم که یک زن صیغه شود که حرفه ای است، سالی شاید ۶ شوهر کند یعنی در عمر مفیدش دست کم ۱۰۰ شوهر!
یکی از این آقایان همبستر با او اگر بیماری مقاربتی داشته باشد، بیماری را توسط این خانم به آقایان دیگر انتقال می دهد و آنها به سهم خود این بیماری را هدیه می کنند به همسران خود و به زنان صیغه ای دیگر….
و این زنان شاغل در صنعت صیغه!! به سهم خود آلوده می کنند دیگران را …… و بگیر برو جلو و آخرش خر بیار و ایدز و سوزاک و بلاهای دیگر بار کن و جامعه دسته گل اسلامی را بکن لجنزاری شبیه به آمریکا بر پا کن و ….
داشتم به سخنرانی یک پزشک در یک تلویزیون فارسی خارج از کشور گوش می دادم که نام یک بیماری عجیب در آلت تناسلی را ذکر کرد و علایم آن را شرح داد در بین حرف هایش گفت: جالبه بدونید از ۴ جوان آمریکایی یکی این بیماری را دارد!
باز اسم یک بیماری نشنیده دیگر را گفت و باز بین حرفش گفت جالبه بدونید که هر سه دختر خانم آمریکایی یکی به این بیماری مبتلاست!
وقتی یک بیماری از یک جامعه لجام گسیخته این همه قربانی بگیرید، حساب کنید ده بیماری چند نفر را بیمار می کند؟! یعنی از برکت زندگی جنسی همگانی، همه آمریکایی ها به نحوی بیمارند.
علمای شیعه با این قانون عصر جاهلیت، می خواهند مارا ببرند به عصر جاهلی.
حالا آمریکایی ها دوا و درمان دارند اما ما که بهانه فقر و ناداری صیغه را رواج می دهیم ،چه خاکی بر سر خود بریزیم؟؟

پنجم: کودک از یکی از والدین محروم است:
ازدواج موقت همانطور که از نامش پیداست محکوم است به جدایی مرد و زن از یکدیگر.
در گذشته نزدیک وسایل ضد حاملگی نبود و تلفن هم نبود.
گل آقا از شهر ما می رفت به سفر مثلاً به نجف بعد از زیارت، خاکی هم به سر خود می کرد و یک زن به صیغه می گرفت برای چند روز بعد می آمد ایران، بعد نه گل آقا خبر داشتند از زن صیغه ای و نه زن صیغه ای از او.
حالا کودکی که پیدا می شد پدر نمی داشت؛ این ازدواج کودک را از نعمت پدر محروم می کند!
حتی در حالتی که پدر نزدیک باشد باز اولین چیزی که به مخیله پدر می آید این است که این بچه از من است یا از یک لندهور دیگه ای که قبل از من، یا بعد من، با مادر بچه همبستر شده، و سخت است که مسئولیت قبول کند.
حالا در بهترین حالت اگر بپذیرد، یعنی قبول کند که زن راست گفته و اشتباه هم نکرده (بچه هم شیش ماهه یا دو ماه دیرتر از وقت عادی، دنیا نیامده )، باز معضل تمام نیست چون در این بهترین حالت نیز بلاخره این بچه بخت برگشته بر خلاف بچه های دیگر باید در خانه ای زندگی کند که سایه پدر و مادر؛ هردو؛ بالای سرش نیست . ازدواج متعه از اول فیصله کرده که او از یکی از این دو نعمت دور باشد.

ششم: ازدواج موقت خطر دارد:
یک خطر بزرگ این است که گل آقا در نجف زنی را حامله می کند بر می گردد تهران ، بعد از برگشتن آن زن می زاید و یک دختر بنام سحر بدنیا می آورد. سحر بزرگ می شود و شغل ناشریف مادر را ادامه می دهد و صیغه این و آن می شود!
و پسر گل آقا که میر آقا نام دارد نیز بزرگ می شود و هوس زیارت بسرش می زند و می رود پابوسی امام علی و بعد به حکم این مثل که:
پدر کو ندارد نشان از پدر ……. نشاید که نامش نهندش پسر
فیلش یاد هندوستان می کند و خاکی به سر خود می ریزد و زنی را صیغه می کند غافل از اینکه صیغه شونده خواهر خودش سحر است!!!

هفتم: بی پول گاهی در چاه می افتد:
این اعتراض به اون علمای شیعه است که می گویند زن صیغه ای نفقه دارد
بهانه علمای شیعه این است که جوان ها چون پول و امکانات ندارند پس نمی تونند عروسی دائم کنند بنابراین این قانون برای آنها آب حیات است.
اما من می گویم اگر بچه ای در شکم زن پیدا شود، این جوان مفلس باید خرج زن ( مسکن؛ غذا؛ لباس ) را بدهد و بعد هم خرج زایمان، تا بچه دنیا بیاید بعد خرج شیر دادن بچه، و بعد هم باید به تنهایی بچه را بزرگ کند!
بفرمایید که از کجا می آورد؟ پس راه حل شما، یک راه حل عملی و بی خطر برای بی پول ها نیست!

هشتم: بچه از کجا بخورد؟
این اعتراض به اون ۹۹ درصد علمای شیعه است که می گوند زن صیغه ای که حامله شود حق نفقه ندارد!

وقتی پسرم ابوبکر، هنوز در شکم مادر بود رفتم خیلی دور و از مغازه ای که ماهی می آورد یک ماهی بزرگ خریدم تا مادرش بخورد تا فایده به جنین برسد. در برگشت با خود فکر کردم که عجب!! این ماهی از دریای عمان را الله روزی طفل ندیده من کرده باز گفتم از این عجیب تر، مرا مُسخّر کرد و محبت پدری را در دلم انداخت تا کار و زندگیم را رها کنم بروم برایش ماهی بخرم چون دکترها می گویند زن حامله، ماهی بخورد بچه اش باهوش می شود.
بعد رشته خیال رفت جلو، یاد پدر مرحومم افتادم که ده، بیست تا ماهی می آورد خانه.  یاد آن روز که خاله میهمان ما بود و کمک کرد در پاک کردن ماهی و به من گفت بشین. من می ترسم شکم ماهی را پاره می کنم خدا میداند چی داخلش هست!! یاد آن ماهی که شکمش را پاره کرد و یک ماهی درسته کوچک توی شکمش بود افتادم، تازه بلعیده بود و خاله انداختش دور … در برگشت به خانه با خود گفتم پدر هم شاید تو فکر خوب تغذیه دادن ما بود. سبحان الله از این نظام الله، این نظام محبت و مودت اما در قانون صیغه زن به گفته نود و نه و نیم درصد از علمای شیعه، نفقه ندارد حتی در حالت حاملگی نفقه ندارد!!!
این قانونی بی رحمانه، حیوانی و فقط برای کامجویی است این قانون انسان ها نیست این قانون، جنین و نوزاد را رها می کند به امان خدا، ما معترضیم.

نهم: چرا مبهم است:
چرا در هر قانونی که شیعه در آن با اهل سنت اختلاف دارد الله آیه واضحی نازل نکرده است!؟
معصومیت ۵ تن را به ادعای آنها در وسط آیات مربوط به زنان پیامبر نوشته شده است!!
«الیوم اکملت لکم دینکم» را که به ادعای آنها درباره غدیر است روز جانشینی علی رضی الله عنه در وسط آیات خوراکی نوشته است!؟
متعه را بطور مبهم در و سط آیات نکاح دائم نوشته حتی رکن مهم و اصلی متعه که معلوم کردن مدت است نیز در قرآن نیامده و حتی اگر تأویل شیعه را قبول کنیم باز می توانیم بگوییم دو پهلو و مبهم نوشته و دیدیم «استمتعتم» دو معنی دارد و تازه در قرآن هرگز به این معنی موقت نیست مگر اینکه ادعای شیعه و تأویل آنها را قبول کنیم آن وقت همین یک مورد موقت می شود!!
امام زمان را از زبان حضرت شعیب معرفی کرده که «بقیت الله خیرآ لکم» و ظاهراً آیه در باره کم فروشی است و باید به زور تأویل چسباندش به امام زمان بجای معرفی ۱۲ امام نوشته اولی الامر!!!
چرا این طور نوشته؟
آیا قرآن مبهم است یا ادعا های شیعه دروغ است؟
فراموش نکنیم که مذاهب باطل با همین مبهم کاری و تأویل، نظرات خود را ثابت!!! می کنند حتی که بهایی ها کتابی دارند بنام اثبات پیامبری بهاء الله از آیات قرآن و همه جا از جملات مبهم استفاده شده نه صریح!
آیا این دلیل نیست که تأویلات شیعه ساختگی است!؟

دهم: قرآن از نظر شیعه مبین و آشکار نیست:
سوال این است:
باوجودی که قرآن خود را مبین و آشکار معرفی می کند پس چرا عقاید خاص شیعه و از جمله ازدواج موقت بطور واضح بیان نشده و از کلمات دو پهلو و دو معنی استفاده شده و شیعه بیچاره مجبور کرده برای تأویل آن نیم کیلو لاغر شود!
چرا قرآن بما فرصت داده ۱۰ ایراد محکم به تأویل شیعه ها بگیریم؟
آیا نمیتوانست از ۳۰۰ آیه مربوط به نکاح دائم یکی دو تا را کم کند و درباره ازدواج موقت بنویسد!؟

نویسنده: محمد باقر سجودی شیعه ی هدایت یافته به اهل سنت و جماعت