۱۱- اسم های مؤلفان و کتاب های آنها که پنداشته می شود از اهل سنت هستند.

شمس الدین ابوالمظفر یوسف بن قزاوغلی ابن عبدالله معروف به (سبط (نوه) ابن جوزی):
شمس الدین ابوالمظفر یوسف بن قزاوغلی ابن عبدالله سبط ابی الفرج ابن جوزی (۵۸۱ ـ ۶۵۴ق)- که نوه دختری ابن جوزی مورخ معروف است، همانگونه که از لقب او روشن است به سبب شهرت و اهمیت جدّش مورد توجه قرار گرفته است.
بعضی از شرح حال نویسان او را به اسم (يوسف بن قزغلی) و بعضی به اسم (قزأوغلی) یا أو (قزاوغلی) نامیده اند.
شيخ معلمی يمانی رحمه الله تعالى در كتاب جداگانه اش (التنكيل لما ورد في تأنيب الكوثري من الأباطيل ۱/۱۴۲) آورده است:
ذهبی در الميزان گفته است:
يوسف بن فرغلی واعظ، مورخ شمس الدين، ابو مظفر نوه ی ابن جوزی از پدربزرگش و گروهی دیگر روایت داشته است. (مرآة الزمان) را او تألیف نمود و در آن احادیث منکر وجود دارد. نمی پندارم که آنچه نقل کرده است، ثقه و مورد اعتماد می باشد، بلکه از حق جدا شده است و بی پروایی نموده است و بعد از آن دچار رافضه گری شده است. آن مؤلف درباره ی او گفته است:
شيخ محی الدين وقتی خبر مرگ نوه ی ابن جوزی به وی رسید، گفت: الله تعالی او را رحمت ننماید، او رافضی بود.
ذهبی گفته است: او در وعظ و موعظه مهارت داشت و مدرس مذهب حنفی بود.
بر اساس كلام معلمی – : او حنبلی بوده است و بعد حنفی شده است و این کار را به طور ظاهری انجام داد تا بر اساس قول مذيب مرءاته خود را مورد توجه ملک عيسى بن ابی بكر بن ايوب قرار دهد، همان کسی که به كوثری (عالم الملوك المعظم) ملقب بوده است. این پادشاه شافعی بود و بعد حنفی گردید و در آن متعصب شد. درباره ی او ملا علی قاری حنفی در (الفوائد البهية في مناقب الحنفية) ص۱۵۲ گفته است:
(او در تعصب در مذهب ابوحنیفه غلو می نمود. روزی پدرش به او گفت: چگونه مذهب ابوحنیفه را انتخاب کرده ای در حالی که خانواده ی تو همگی شافعی می باشند؟ گفت: آیا رغبت نشان نمی دهید که در بین شما مردی مسلمان وجود داشته باشد!
نوه ی [ابن جوزی] این پادشاه را در (المرآة) ستایش نموده است و این با وجود آن است که در جاهای گوناگون بدی های او را بیان داشته است. یاد او در شرح حال نوشته شده توسط احمد بن حسن بن خيرون آمده است و موانعی که باعث تبعیت او از لغزش هاست بیان شده است. آنچه را که ذهبی درباره ی نوه ی [ابن جوزی] آورده است، امری شناخته شده می باشد. کسی که (المرآة) را مطالعه کند راستگویی ذهبی درباره ی حکایات منکر و دارای لغزش او را متوجه می شود. مخصوصاً آن که در آن خودش را مدح نموده است و در (المرآة) آنچه موافق قول دوست او بوده است را با عبارت (الذيل عليها) آورده است. او در ظاهر حنفی شد و به این شکل رافضی بودن او مشخص نمی شود، بلکه از آنجا معلوم می گردد که کتابی درباره ی رافضه گری تألیف نمود تا به روافض اهل دنیا نزدیک شود.
این لغزش کننده با ملک عيسى ارتباط برقرار کرد و از آنجا که تعصب او در مذهب حنفی را دید، برای رضایت او حنفی شد. هر دوی آنها ردّی بر خطيب نوشتند، همان گونه که در شرح حال نوشته شده توسط احمد بن حسن بن خيرون آمده است و نوه ی [ابن جوزی] خواست تا با نکوهش خطیب خود را به ملک عیسی نزدیک کند و حکایت ابن طاهر را ذکر نمود و بر آن افزود.
نتیجه اینکه: شمس الدین ابوالمظفر یوسف بن قزاوغلی ابن عبدالله معروف به (سبط (نوه) ابن جوزی)، شیعه ی رافضی است و از اهل سنت و جماعت نمی باشد.