ابوبکر رضی الله عنهتحریفسیرت خلفاشبهاتعلی رضی الله عنهعمر رضی الله عنهفاطمه رضی الله عنهافدکمقالاتمنابع روایی اهل سنت

استدلال باطل علمای شیعه از کتاب صحیح بخاری، بر اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم از ابوبکر رضی الله عنه ناراضی بودند؟!!

سفسطه شیعه :
در صحیح بخاری این دو حدیث آمده است:
۱- حضرت محمّد صلی الله علیه وسلم فرمودند:
هر کس فاطمه را اذیّت و او را ناراحت کند مرا اذیّت و آزار کرده و هر که مرا اذیّت و آزار کند خدا را اذیّت و آزار کرده است!
۲- حضرت فاطمه فرمودند:
من از ابوبکر و عمر اذیّت شدم و از دست این دو نفر دلگیرم !!!!!!!!

پاسخ ما اهل سنت و جماعت:
*حدیث اول در بخش احادیث مربوط به ازدواج آمده است اما چرا شیعه در این بخش آورده است؟ 
شیعه از جواب گفتن آن ابا دارد! چرا ؟!؟!؟!
این حدیث برای این آمده که حضرت علی رضی الله عنه می خواست بر سر فاطمه رضی الله عنها هوو (زن دوم) بیاورد و فاطمه به پدرش شکایت کرد و پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت:
اگر علی می خواهد دوباره زن بگیرد باید دخترم را طلاق دهد و حضرت علی از ازدواج دوم منصرف شد.
شیعه می گوید این داستانی دروغ است هرگز علی نمی خواسته بر سر فاطمه زنی دیگر بگیرد و برای اثبات دروغ بودن روایت بخاری می آورد که می گوید مگر ازدواج دوم حلال نیست؟ پس چرا رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را برای دختر خود نپسندید؟
ما جواب این شبهه را در جایی دیگر خواهیم گفت. اما فعلا بحث ما آزار دادن فاطمه است. یعنی بحث ما روایتی است که شیعه به استناد به آن می گوید که هرکس فاطمه رضی الله عنها را آزار داد پس رسول الله صلی الله علیه وسلم را آزار داده است،
ما می گوییم اگر داستان خواستگاری علی از دختر ابوجهل دروغ باشد پس این جمله هم که هرکس فاطمه را آزار داد، پیامبر را آزار داده نیز باید دروغ باشد! زیرا این سخن در ضمن همان داستان در صحیح بخاری نقل شده است. چطور شیعه کل داستان را ابداً قبول ندارد و فقط همین یک خط را قبول دارد!  پس معلوم است که شیعه ها برای اثبات عقاید خود به چیزی که توجه ندارند عقل و خرد است.
پس شیعه که داستان را دروغ می داند این روایت را هم باید دروغ بداند و شبهه خود را پس بگیرید.

*حالا حدیث دوم که فاطمه می گوید من از ابوبکر و عمر اذیت دیدم.
این روایت را حضرت عایشه رضی الله عنها نقل کرده اما به این صورت نیست که شیعه نوشته، بلکه عایشه رضی الله عنها می گوید فاطمه رضی الله عنها از ابوبکر رضی الله عنه، ارث پدرش را خواست. ابوبکر رضی الله عنه گفت پیامبران ارث باقی نمی گذارند البته همانقدر که پدرت به تو می داد من هم می دهم. عایشه رضی الله عنها می گوید فاطمه رضی الله عنها غضبناک شد و از ابوبکر رضی الله عنه قهر کرد و تا مرگ بر قهر کردن خود باقی ماند.
و مشاهد می کنید که این روایت تاریخی است، نه سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم، بلکه مشاهدات حضرت عایشه رضی الله عنها می باشد. ایشان مطابق با علم خود نقل کرده است و بنظر ما عایشه رضی الله عنها در این مورد اطلاع کاملی نداشته زیرا ما در روایات دیگر داریم که ابوبکر رضی الله عنه به عیادت فاطمه رضی الله عنها رفت و فاطمه رضی الله عنها با او حرف زد و راضی شد ولی چون حضرت عایشه رضی الله عنها از این رویداد خبر نداشت لذا گفت تا دم مرگ حرف نزد.
و از یاد نبریم که فاطمه رضی الله عنها فقط ۶ ماه بعد از وفات رسول صلی الله علیه وسلم زنده بود و بیمار هم بود. پس قرار نیست که از جزییات زندگی ایشان، حضرت عایشه رضی الله عنها یا دیگران، کاملا با خبر می بودند.
حالا این فرض را می گیریم که مشاهدات عایشه رضی الله عنها درست بود و فاطمه رضی الله عنها تا دم مرگ با ابوبکر رضی الله عنه حرف نزد، در این هم عیبی برای ابوبکر رضی الله عنه نیست، از رهبر همه راضی نمی باشند و ابوبکر رضی الله عنه افضل تر و بهتر از فاطمه رضی الله عنها بود و نارضایتی فاطمه رضی الله عنها از ابوبکر رضی الله عنه اگر عیب باشد این عیب متوجه فاطمه رضی الله عنها است نه ابوبکر رضی الله عنه، زیرا همچنان که گفتیم بر اساس احادیث، ابوبکر رضی الله عنه از همه ی امت افضل تر است و مقامشان از فاطمه رضی الله عنها بالاتر است.
و حالا بدترین احتمال را بگیریم یعنی هم فاطمه رضی الله عنها از ابوبکر رضی الله عنه ناراضی بود و هم رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده هر کس فاطمه را آزرده یعنی مرا آزرده ….. حتی در این صورت نیز ملامتی متوجه ابوبکر رضی الله عنه نیست زیرا ابوبکر رضی الله عنه بر سر دوراهی بود از یک طرف فرمان رسول الله صلی الله علیه وسلم بود که مال من میراث نیست از یک طرف در خواست فاطمه رضی الله عنها که میراث پیامبر را بده، دو دستور متضاد را نمی توان اجرا کرد لذا حضرات ابوبکر رضی الله عنه دستور مستقیم رسول الله صلی الله علیه وسلم را اجرا کرد شاید یادش بود که خود رسول الله صلی الله علیه وسلم، درخواست فاطمه رضی الله عنها (درخواست خدمتکار از غنیمت خیبر) رد کرده بودند پس نپذیرفتن درخواست، آزار دادن نیست. لذا ابوبکر رضی الله عنه ناراضی شدن فاطمه رضی الله عنها را به قیمت اجرای دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم، ناچاراً خرید.
شیعه باز از میدان بیرون نمی رود و می گوید مگر ممکن است سید زنان در بهشت، درخواستی خلافت دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم داشته باشد؟!
جواب این است که ایشان بشر بود نه الهه و معصوم هم نبود و بشر ممکن است خطا کند و این شرط را شیعه از خود ساخته که سید زنان بهشت حق ندارد حتی یک بار هم اشتباه نماید!
و ما دیدیم که در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم حضرت فاطمه رضی الله عنها از بیت المال چیزی را خواست که رسول الله صلی الله علیه وسلم به او نداد ( نوکر خواست و رسول الله صلی الله علیه وسلم نداد ). پس منافاتی نیست که ایشان هم از جمله بانوان صدر نشین در بهشت باشد و در همان حال فتوایی اشتباه در موضوعی خاص داشته باشند.
ما عقیده داریم که فاطمه رضی الله عنها اگر هم به فدک می رسید ساده زیستی را رها نمی کرد. ما این را از سر غلو نمی گوییم بلکه دلیل داریم:
بعدها شوهر فاطمه رضی الله عنها نه فقط حاکم بر فدک، که حاکم بر نیمی از سرزمین های آباد جهان شد، اما با این وجود علی رضی الله عنه همان علی بود که بود. پس اگر مال و محصول فدک هم به خانه ایشان می آمد در رفتار یار پیامبر فرقی پیش نمی آمد و علی رضی الله عنه همین علی بود که بود و زن هم تابع شوهر است.
در آخر حرف مهم را بگویم، حرف اصلی ما همانی است که در کتب ما نوشته:
حاصل جمع نوشته های کتاب های ما در این باره می گویند که اطلاعات عایشه رضی الله عنها درباره ناراحتی فاطمه رضی الله عنها کامل نبوده و آخر واقعه را ایشان شاهد نبودند ، بر اساس روایات صحیح دیگر، حضرت فاطمه رضی الله عنها آخر کار، فیصله ابوبکر رضی الله عنه را پذیرفت (و از بانوی بزرگ بهشت غیر از این هم انتظار نمی رفت).
از اینها گذشته، این مسأله آنقدر بزرگ نبود که شیعه بزرگش می کند. حضرت فاطمه رضی الله عنها از مقدار حقی که از فدک در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم به ایشان می رسید، هرگز محروم نشد و آن مال را کماکان از ابوبکر رضی الله عنه دریافت می داشت، یعنی آن حقوق در زمان ابوبکر رضی الله عنه بی کم و کاست به ایشان پرداخت می شد، و حقی از فاطمه رضی الله عنها ضایع نشد و حاکم وقت هرگز در بیت المال تصرف شخصی نکرده بلکه آن را به همان مصرفی رسانده که رسول الله صلی الله علیه وسلم خرج می کردند .
و جار و جنجال شیعه بی معنی است و شیعه اهداف تفرقه افکنانه خود را دنبال می کند و هرگز دلسوز بانوی ارجمند اسلام نیست.

نویسنده: محمد باقر سجودی شیعه ی هدایت یافته به اهل سنت و جماعت

تگ‌ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن