توسّل و واسطه قرار دادن بندگان

متوسّل و دست به دامن شدن به غیر خدا، موضوع دیگری استکه اسلام آن را شرک دانسته است؛
زیرا هیچ وجود دیگری همچون خدا، خارج از قید زمان و مکان نیست، و قدرتی غیبی ندارد که بتواند همه جا حاضر و ناظر و قاهر و محیط بر همه چیز باشد که مردم ـ در هر مکان و زمانی ـ به او دسترسی داشته و هر وقت بخواهند متوسّل شوند! اگر چنانچه وجودی در جهان دارای چنین صفاتی باشد، در واقع همتای خدا بودهکه این در اسلام و فقط اسلام ـ صحیح نیست و کفر و شرک آشکاری می باشد.
انسان بایستی به وجودی متوسّل شود که مقیّد به مکان و زمان نباشد و خود خالق مکان و زمان و همه چیز، همه جا حاضر و ناظر، آگاه به همه کارها و امور، همه چیز در دست او، و مالک نفع و زیان باشد که این هم، تنها مختصّ خدای ـ سبحان ـ است و بس، و اگر کسی این صفات را به موجودی غیر از خدا نسبت دهد، مشرک است و به عبارت دیگر، کسیکه به غیر خدا ـ آگاهانه و یا از روی ندانستن ـ متوسّل شود، دچار شرک شده است!
قرآن بیانمیکند کهتوسّل به غیر خدا، یک نوع انحراف عقیدتی و فکری از صراط مستقیم، و شرک به خداوند ـ متعال ـ می باشد. چنانچه میفرماید:
« وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَی’ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ »﴿ آل عمران: ١٠١﴾
{ و هر کس(در تمام کارها) به خدا متوسّل شود، بی گمان به راه راست و مستقیم رهنمود شده است}.
« إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمـُؤْمِنِینَ» ﴿النساء: ١۴۶﴾
{ مگر کسانیکه توبه کنند و برگردند و به اصلاح خویش بپردازند و به خدا متوسّل شوند و آیینخویش را خالصانه از آنِ خدا کنند (و فقط و فقط او را بپرستند و به فریاد خوانند)، پسآنان از زمره مؤمنان خواهند بود}.
« فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَهٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا» (النساء:۱۷۵)
{ کسانیکه به خدا ایمان بیاورند و به او متوسّلشوند، ایشان را به رحمت و فضلعظیم وارد خواهد ساخت، و در راه راست و مستقیمی به سویخود رهنمودشان خواهد کرد}.
« وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ» ﴿الحج: ٧٨﴾
{ و به خدا متوسّل شوید که او تنها سرپرست و یاور شماست، و چه سرور و یاور نیک و چه کمککننده خوبی است}.
پس با توجّه به این حقایق، هر کسکه می خواهد راه راست و درست را طی کند و دین خود را برای خدا خالصگرداند و تنها او را عبادت کند و خود را داخل در رحمتش نماید و خدا را مولی و یاور خود بداند، باید که فقط به او متوسّل شود و از غیرِ او دل ببرد! در غیر این صورت، از راه راست و مستقیم منحرف شده و همتایی برای خداوند ـ سبحان تراشیده و مشرک گشته است.
و امّا در مورد جُستن «وسیله» برای نزدیکی به خدا،
قرآنکریم چنینمیفرماید:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده:۳۵)
{ ایمؤمنین! تقوا پیشه سازید و برای تقرّب به خدا، وسیله بجویید و در راه او جهاد کنید تا (از اینطریق) رستگار شوید }.
برخی از مسلمانان ـ امروزی ـ کلمه « وسیله » را در این آیه به « وساطت ِ» بین انسان و خدا تعبیر و تفسیر کردهاند؛ یعنی مؤمنان برای تقرّب جستن به خدا، ناگزیر باید بندگان خاصّش ـ همچون انبیاء و اولیاء و صالحان ـ را واسطه قرار دهند. آنها معتقدند که این عمل برای نزدیکی به خداوند و صلاح و رستگاری، کفایت میکند! امّا چنین تعبیری از معنای «و سیله » ـ به زعم متوسّلین به اشخاص ـ با اسلام مغایرت دارد:
وسیله، تقوا (ایمان به خدا و عمل شایسته) است.
در توضیح آیه فوق، آیات دیگری آمدهکه نشان می دهد نزدیکی به خداوند، جز با ایمان به او و اعمال پاکیزه و پسندیده ـ که موجب رضایت خدا و تقرّب بدو میگردد ـ به دست نمیآید و وساطت هیچ کس ـ هر اندازه هم متّقی و به خدا نزدیک باشد ـ در تقرّب به خدا و رستگاری و فلاحت وی دخالت ندارد.
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (الحج:۷۷)
{ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! (تنها برای خالق خویش) رکوع و سجده کنید (و تعظیم و کُرنش بَرید و به خاک افتید) و پروردگار خویش را ( به تنهایی ) پرستش نمایید و کارهای نیک انجام دهید تا رستگار شوید، و در راه خدا جهاد کنید}.
« وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ » (العلق:۱۹)
{و (در برابر پروردگارت سجده ببر و (بدین وسیله به او) نزدیکشو}.
قرآنکریم همچنین در نفی وساطت بین خدا و بندگانش چنین میفرماید :
« مَّنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ» (فصلت:۴۶)
{ هر کسکار نیکی انجام دهد، برای خودش کرده است و هر کسکار بدی انجام دهد، به زیان خود کرده است و پروردگارت کوچکترین ظلمی نسبت به بندگان خود روا نمیدارد.
این آیات، مسئولیّت فردی را مشخّص و خاطرنشان میسازد که عمل انسان، اگر نیکو و پسندیده باشد، البته او را به خدا نزدیک میسازد و همین عمل، اگر در جهت شرارت و ناپسندی انجام گیرد، او را از تقرّب به درگاهش باز میدارد.
پس نزدیکی به خداوند، جز با ایمان به خدا و روز آخرت و انجام اعمال شایسته به دست نمی آید و وساطتکسی در تقرّب به خدا، نمیتواند مؤثر باشد.
« وَمَن یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى» (طه:۷۵)
{و هر کس با ایمان و عمل نیکو و شایسته به پیش پروردگارش برود، چنینکسانی دارای مراتب بالا و درجات والایی هستند}.
اسلام با شرک و بت پرستی اعراب جاهلی جنگید تا همین وساطت بین خدا و بندگانش را از میان بردارد و مردم را مستقیماً ـ بدون واسطه ـ به خدا متوجّه گرداند، و همه افراد بشر را در ارتباط با خالقشان برابر بداند. تمام مردم همانگونهکه در بشریّت برابرند، در ارتباط با خدا و مسئولیّت فردی، در قبال اعمالشان نیز برابرند؛ زیرا در قبال همین مسئولیّت فردی استکه جزا و پاداش الهی تحقّق می پذیرد و رضایت خدا حاصل و نهایتاً به بهشتش نائلمی گردد، و یا برعکس، خشم و دوزخ خدا نصیبش میگردد و از راه سعادت و فلاحت دور میشود
« کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ» (المدثر:۳۸)
{هر کسی در گروِ اعمال خویش است (و در برابر کارهایی که کرده است، با او برخورد می شود}
« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا » (الجاثیه:۱۵)
{ اگر نیکیکنید، به خودتان میکنید و اگر بدی کنید، به خودتان بدی میکنید}.
« وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى» (فاطر:۱۸)
{و هیچکس بارِ گناه دیگری را بر دوش نمیکشد}.
همین گوناگونی جزای الهی، بر حسب تنوّع و گوناگونی اعمال استکه ثابت میکند خداوند هرگز به بندگان خود، ظلم روا نمیدارد.
« وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ» (فصلت:۴۶)
{ و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمیکند}.
پس وسیله در آیه مزبور، تنها به معنای ایمان و عمل شایسته استکه مؤمن آن را انجام می دهد و هم اوستکه مسئولیّت آن را بعهده دارد.
حال به بررسی دقیق تر آیه میپردازیم:
اینآیه، ابتداء مؤمنین را مورد خطاب قرار میدهد: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا » و ـ مثل همیشه ـ از آنها میخواهد که تقوا و پرهیزگاری پیشهکنند « اتَّقُوا اللَّهَ » و برای اینکار بر آنها لازم میداند که وسیله و توشهای بجویند « وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ » و در راهشجهاد و کوششکنند « وَ جَاهِدُوا فِیسَبِیلِهِ » تا از غضب خدا برهند و رستگار شوند « لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » ؛
زیرا منزلت متّقین بالاتر از مؤمنین است، همانگونه که درجه مؤمنین از مسلمین بالاتر است. و این متّقین هستند که در نزد خدا گرامی تر و رستگار به حساب میآیند. بدین معنیکه پرهیزگاران، علاوه بر ایمان به خدا و روز آخرت و غیب و دیگر پایه های ایمان، اعمالی را که مورد پسند و رضایت پروردگارشان است، انجام داده و از اعمالیکه مورد غضب و خشم او میگردد، خودداری میورزند و بدین طریق تقرّب او را میجویند.
این استکه قرآنکریم در آیات بسیاری بعد از اینکه مؤمنین را مورد خطاب قرار میدهد، به آنها امر میکند: « اتَّقُوا اللَّهَ »؛ یعنی متّقی شوید که این معنی، جز با ترک محرّمات و اعمال ناپسندی که مورد غضب خداوند است، و انجام اعمال شایستهای که همان وسیله قرب الهی است، تحقّق نمیپذیرد.
به همینجهت، در تفسیر این آیه آمدهاست:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (الحج:۷۷)
{ ایکسانیکهایمان آورده اید! (تنها برای خالق خویش) رکوع و سجده کنید (و تعظیم و کُرنش بَرید و به خاک افتید) و پروردگار خویش را (به تنهایی) پرستش نمایید و کارهای نیک انجام دهید تا رستگار شوید، و در راه خدا جهاد کنید }
« وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ » (العلق:۱۹)
{و (در برابر پروردگارت سجده ببر و (بدین وسیله به او) نزدیک شو}.
آری! متّقین، پس از ایمان به خدا و روز آخرت، به انجام اعمال نیکو و پسندیده و ترک اعمال زشت و ناپسند که مقتضای ایمان است، این چنین به خداوند متوسّل میشوند؛ یعنی با دست یازیدن به اعمال انسانیکه هم برای خود و هم برای دیگران پُر ثمر باشد، و خودداری و اجتناب از کارهای حرام و ناروا، به خدا نزدیک میشوند. خلق را آزار نمیرسانند و به خصوص « وَ جَاهِدُوا فِیاللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ » (الحج :۷۸) { در راه خدا جهاد میکنند آن گونهکه شایسته جهاد است}، تا تجاوز دشمنان به امّت اسلامی درهم شکسته شود و از ارزش های بلندیکه بدان ایمان آوردهاند، دفاع و پشتیبانیمی نمایند و اینچنین استکه رستگار میشوند.
نویسنده: محمد باقر سجودی شیعه ی هدایت یافته به اهل سنت و جماعت