
الله جل جلاله در قرآن بارها و بارها ذکر کرده که پیامبران بشر هستند. و فرموده که بشر را از گل و خاک آفریدم. هیج جا نگفته که ما بشر را از نور خلق کردیم و اصلا دعوای مشرکین با پیامبران این بود که ما از بشری مثل خود پیروی نمی کنیم.
(فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ) «القمر/۲۴»
و گفتند: «آیا ما از بشری از جنس خود پیروی کنیم؟! اگر چنین کنیم در گمراهی و جنون خواهیم بود!
پیامبران به مردم نمی گفتند که ما بشری مثل شما نیستیم بلکه حرف آنها را تأیید می کردند.
(قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا) «الإسراء/۹۳»
«ای پیامبر «بگو:» منزه است پروردگارم؛ مگر من جز انسانی هستم که به مقام رسالت رسیده ام».
یعنی پیامبر ما صلی الله علیه وسلم با تأکید می گوید من هیچی نیستم غیر از بشر.
با وجود این همه آیات آشکار باز شیعه مدعی است که امامان از نور آفریده شدند! معنی این حرف این است که این امامان بشر نیستند زیرا چنانکه گفته ایم بشر از خاک آفریده شده است.
ما از شیعه پرسیدیم آیا شما دلیل روشنی دارید که امامان از نور آفریده شده اند؟
شیعه می گوید: بله دلیل ما این آیه قرآن است:
«فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» «التغابن/۸»
«پس به خداوند و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید؛ و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است! »
همچنین شیعه می گوید:
روایتی صحیحه در اصول کافی از شیخ کلینی آمده است که:
أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: « فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا (التغابن/ ۸) فَقَالَ: یَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّهُ علیه السلام یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهِ بِالنَّهَارِ وَ هُمُ الَّذِینَ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ یَغْشَاهُمْ بِهَا.
احمد بن مهران از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی از علی بن اسباط و حسن بن محبوب از ابو ایوب از ابو خالد کابلى گوید: از امام باقر علیه السّلام درباره قول خداى تعالى: «پس به خداوند و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید؛ (التغابن/ ۸) پرسیدم. فرمود: اى ابا خالد! به خدا قسم مقصود از نور ائمه علیهم السّلام است. اى ابا خالد! نور امام در دل مؤمنان، از نور خورشید تابان در روز روشن تر است و ایشانند که دل هاى مؤمنین را منوّر کنند و خدا از هر که خواهد نور ایشان را پنهان دارد پس دل آنها تاریک گردد و در ظلمت رود.
روایت صحیحه از اصول کافی ، شیخ کلینی (۳۲۹ هق)، ج ۱ ، ص۱۹۵، ح ۴ باب أن الائمه نور الله عزّوجلّ!!!
جواب اهل سنت و جماعت:
قرآن کریم کتابی است که از دستبرد بشر محفوظ مانده یعنی الله اجازه نداده تا بشر در آن نظر خود را داخل کند پس برای بشرِ گمراه تنها یک راه باقی مانده است و آن راه این است که به کمک تأویل و احادیث دروغ معنی آیات را تحریف کند و به جای معنی اصلی، مطلوب دروغین خود را در ترجمه و تفسیر بنویسد.
یک نمونه از این جنایات، کاری است که شیعه با آیه ۸ سوره تغابن می کند، آیه ۸ سوره تغابن این است:
«فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» «التغابن/۸»
«پس به خداوند و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید؛ و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است!»
همه مفسرین منظور از نور را در اینجا قرآن می دانند و فعل نازل کردیم نیز فعلی آشنا برای قرآن و آیات است مثل این آیات:
وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آَیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَمَا یَکْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ (۹۹- بقره )
البته ما آيات روشنگرى به سوى تو نازل كرديم و جز فاسقان منكر آن نمىشوند (۹۹ – بقره)
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا (۱۰۵- النساء)
همانا ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم تا ميان مردم طبق آنچه خدا به تو نشان داده است حكم كنى، و زنهار كه مدافع خيانتكاران باشى (۱۰۵- النساء)
فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَءُونَ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ (۹۴ – یونس)
و اگر در آنچه به سوى تو نازل كردهايم ترديد دارى، از آنها كه كتاب [آسمانى] پيش از تو را مىخوانند سؤال كن، [بدان كه] حق از جانب پروردگارت به سوى تو آمده است، پس از ترديد كنندگان مباش (۹۴ – یونس)
پس این دلیل است که منظور از « أَنْزَلْنَا » قرآن است و اگر مقصود امامان می بود باید می فرمود: « خَلَقنَا » نه « أَنْزَلْنَا » چون امام که نازل نمی شود بلکه خلق می شود.
پس چرا شیعه به این راحتی معنی آیات را عوض می کند!؟
دلیل دیگر ما بر رد ادعای شیعه این است که اگر امامان از نور می بودند پس این به این معنی است که آنها موجودات خیلی برجسته ای بودند و برای اهداف خیلی مهمی خلق شده اند.
زیرا انسان از خاک آفریده شده و جن از آتش و فقط ۱۲ انسان تافته ی جدا بافته هستند و از نور خلق شدند پس لابد این ها برای اهداف مهمی آفریده شده بودند اما عملاً ما آنها را مثل بقیه دیدیم.
امام رضا چه کارنامه برجسته ای دارد؟ با آنکه از نور است اما داماد مأمون است و پسرش هم با آن که از نور بود باز داماد مأمون بود! آیا الله این نورها را برای مأمون خلق کرده بود!؟
حالا شیعه چرا اصرار دارد تا بگوید امامان ما از نور خلق شده اند؟
علمای شیعه برای این ادعا سرمایه گذاری بزرگی کرده اند. آنها برای این می گویند که امامان ما نور هستند تا بتوانند پشت سر این ادعا، آن امامان را تبدیل به اله ها و خدایان کنند و عملاً هم چنین کرده اند و هدف اصلی آنها همین بود و گرنه هیچ کس شک ندارد که امامان از شکم مادرانشان زاییده شده اند و در رحم پرورش یافته اند و انسان بوده اند و لاغیر.
دلیل دیگری بر غلط بودن تفسیر شیعه از کلمه ی نور این است که اگر مقصود از نور امامان بودند باید أنوار می آمد.
و بعد قرآن خودش بما می گوید که مقصودش از نور چیست؟
این آیه ها را ببینید:
(انَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاهَ فِیهَا هُدًى وَ نُورٌ) «المائده/۴۴»
«ما تورات را نازل کردیم در حالی که در آن، هدایت و نور بود؛»
(وَآتَینَاهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَ نُورٌ ) «المائده/۴۶»
«و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود»
(وَکَذَلِکَ أَوْحَینَا إِلَیکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ) «شوری/۵۲»
«همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را به فرمان خود وحی کردیم؛ تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟ (و از محتوای قرآن آگاه نبودی)؛ ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میکنیم؛ و تو مسلماً به سوی راه راست هدایت می کنی.»
پس دیدید که قرآن بطور آشکار تورات و انجیل و قرآن را نور می داند و آیات پیرامون این زیاد است دیگر شیعه با چه جرأتی و با چه دلیلی نور را ترجمه به امامان می کند!!!
خنده دار است که شیعه همچنان به تفسیرهای مسخره خود ادامه می دهد!
حال این یکی را ببینید:
شیعه می گوید :
روایت صحیحه ای دیگر از اصول کافی:
أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُبَیْدِاللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُوسَى بْنِ عُمَرَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ علیه السّلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ (الصف/ ۸) قَالَ یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا وَلَایَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام بِأَفْوَاهِهِمْ قُلْتُ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ (الصف/ ۸) قَالَ یَقُولُ وَ اللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَهِ وَ الْإِمَامَهُ هِیَ النُّورُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا (التغابن/ ۸) قَالَ النُّورُ هُوَ الْإِمَامُ
احمد بن ادریس از حسین بن عبیدالله از محمد بن حسین و موسی بن عمر از حسن بن محبوب از محمد بن فضیل گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السّلام راجع به قول خداى تعالى: «میخواهند نور خدا را با پف دهان خود خاموش کنند» (الصف/ ۸) پرسیدم، فرمود: یعنى میخواهند ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام را با پف دهانشان خاموش کنند، گفتم سپس خداى تعالى فرماید: « و خدا کامل کننده نور خویش است» فرمود: یعنى و خدا کامل کننده امامت است و امامت همان نور است و همانست که خداى عزوجل فرماید: «به خدا و رسولش و نورى که فرو فرستاده ایم ایمان آورید» مقصود از نور همان امام است!!!
روایت صحیحه از اصول کافی ، شیخ کلینی(۳۲۹ هق)، ج ۱ ، ص۱۹۵، ح ۶ ، باب أن الائمه نور الله عزّوجلّ!
یعنی شیعه می گوید منظور از نور در آیه زیر نیز امام است:
“یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ” «(الصف/ ۸)»
آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!
حال خاموش کردن امامان با دهان چگونه است بازهم شیعه تأویلاتی برایش خواهد ساخت! مثلاً زهر خوراندن به امام یعنی خاموش کردن امام! اما اگر ادامه ی آیه را بخواند تفسیر و تأویلش به هم می ریزد چون الله می فرماید: ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند! حال خداوند العیاذ بالله نتوانسته از کشته شدن امام با زهر جلوگیری کند و امام خاموش شده است و مرده است!!!
همچنین اگر گروه خاموش کننده ی امام یا همان نور، کافر هستند چرا امام رضا با آنکه از نور است داماد مأمون است و پسرش هم با آن که از نور بود باز داماد مأمون بود! آیا الله این نورها را برای مأمون کافر خلق کرده بود!؟!!! درحالیکه مأمون مسلمان بود و نامش عبدالله بن هارون الرشيد است.
و باز هم ما از این شیعه که چیزی بنام شرم و حیا را نمی شناسد می پرسیم که این خدای شما مگر چی کم داشت که نام علی رضی الله عنه را به این صورت مبهم در سراسر قرآن پراکنده کرد؟!!
می پرسیم چه باعث شد تا خدای شما اینطور گُنگ و مبهم سخن گوید؟!
جواب را خود می دانیم:
الله قرآن را نازل کرد و اراده فرمود کسی در متن قرآن دست نبرد لذا شیعه مجبور است به کلمات این کتاب عجیب گردن نهد اما شیعه مجبور نیست که معنی قرآن را هم بپذیرد، آزاد است تا آن را تأویل کند و دیدیم تأویلش را !!!
نه نور به معنی آن چیزی بود که او گفت نه « أَنْزَلْنَا ».
نه شیعه توانست توضیح دهد که اگر امام بشر است چرا الله بگوید بشر را از خاک آفریدیم و اگر بشر نیست چرا الله می گوید محمد بشری بیش نیست.
شیعه تنها یک کار را خوب می داند یعنی در بی حیایی استاد است. بی اعتنا به تمام اعتراض ها و دلیل های ما، ادعای باطل خود را پیاپی تکرار می کند و تکرار می کند و تکرار می کند!!
نویسنده: محمد باقر سجودی شیعه ی هدایت یافته به اهل سنت و جماعت